مدیریت طرح و ساخت

با توجه به اینکه بیشتر مجریان طرح های بزرگ موفق به سرانجام رساندن پروژه در زمان و هزینه از پیش تعین شده، نمی شوند. اغلب مجریان با مشکلات فراوانی رو به رو هستند مانند تنوع تخصص‌های مورد نیاز، نامناسب بودن طرح‌ها و… پس، از این رو کارفرما(مالک) یک مدیر طرح وساخت (MC) به اعنوان نماینده خود استخدام می کند تا با به کار گیری تخصص خود، پروژه را طبق زمان و هزینه تعیین شده به اتمام برساند.

زمانی که طراحی بر عهده پیمانکار قرار گیرد،مسئولیت تمام پرسنل کار و ابزار و خرید آنها به عهده وی می باشد.پس از آن وی باید بهترین روش مدیریتی را برای صرفه جویی در زمان و هزینه اتخاذ کند.

کارفرما برای بهتر پیش رفتن و اطمینان از درستن انجام شدن پروژه شروع به استخدام متخصصان مناسبی می کند ،این افراد در واقع صرفه جویی در زمان و اقتصادی کردن هزینه را عهده دار هستند ،که به آنها مدیر طرح یا (MC) گفته می شود.

هنگامی که پروژه در مراحل اولیه ساخت قرار دارد، mc می تواند هم برای مشکلات احتمالی برنامه ریزی بهتری کند و هم صرفه جویی در زمان وهزینه کند.

ویژگی یک مدیر طرح و ساخت

یک مدیر ساخت باید از دانش برنامه ریزی و هماهنگی و کنترل پروژه از آغاز تا پایان پروژه برخوردار باشد.وجود مدیر ساخت در پروژه یک امربسیار مهم است تا پروژه بتواند باهمان هزینه، کیفیت و زمان تعیین شده به سر انجام برسد. باید بیان شود که مدیریت ساخت،شاخه ای علم مهندسی عمران است.

مدیریت ساخت را  می توان یک روش برای تحویل پروژه نامید که توسط کارفرما استخدام می شود تا از تخصص او استفاده کرد .مدیریت ساخت دارای وطایف بسیاری در پروژه می باشد که برخی از این وظایف به شرح زیر است:

برنامه ریزی

کنترل و هماهنگی

طراحی

ساخت و اجرا

مدیر طرح و ساخت

عملکرد های مدیریت طرح و ساخت ، تحت یک موافقت نامه که در آن پروژه به عنوان نماینده کارفرما، کل فرآیند پروژه را از ابتدا تا انتها و یا تا بهره برداری پروژه، مدیریت می کند، ارائه می شوند. این خدمات اغلب با شناخت یک نیاز از سوی کارفرما برای خلق فضا و ایده های اولیه برای چنین فضایی آغاز می شود و سپس این فرآیند از طریق تکمیل طراحی و ساخت تا تملک و سکونت واقعی و آغاز بهره برداری از تسهیلات تکمیل شده، ادامه می یابد.

مدیر طرح هیچ گونه مسئولیت قراردادی در رابطه با طراحی یا اجرا برعهده نخواهد داشت. ناسازگاری میان کارفرما و مدیر طرح، بحران محسوب می شود، چرا که مدیر طرح به عنوان نماینده کارفرما در اغلب تصمیم گیری ها عمل می کند.

تقسیم وظایف میان کارفرما و مدیر طرح بسیار حائز اهمیت است. علیرغم این که یکی از مهم ترین جذابیت های سیستم مدیریت طرح واگذاری اغلب کارها به خارج از سازمان می باشد.

تفاوت پیمانکار با مدیر طرح

وظیفه اصلی پیمانکار مدیریت کلی پروژه می باشد که شامل استخدام پرسنل کاربلد وتهیه و خرید مصالح و ابزارهای مورد نیاز برای پروژه است. هر چیزی که در قرارداد بین کارفرما و پیمانکار ثبت شود پیمانکار موظف که آن را به نحوه احسنت انجام دهد.

مدیریت طرح یا mc اشاره به استفاده از ابزار و روش های لازم برای مدیریت طرح برای رسیدن به هدف نهایی کارفرما و سرمایه گذاران دارد.

مدیریت طرح سبب می شود تا طرح ،زمان و هزینه معینی داشته باشد و پروژه در بهتیرین حالت ممکن وارد مرحله ساخت و اجرا شود . در این طرح پیمانکار با نام مجری طرح بیشتر شناخته می شود.

مزایا مدیریت طرح

1- چون mc مستقیما دراجرا و طراحی پروزه شرکت نمی کند، میتواند منحصرا به مدیریت، هماهنگی و کنترل و برنامه ریزی بپردازد.

2- هدف اصلی mc جلب رضایت کارفرما است زیر mc تمایلات سود جویانه پیمانکاران را ندارد.

مزایا مدیریت طرح

3- هنگامی که مدیر طرح در اوایل یا اواسط طراحی استخدام شود با ورود و ادغام تیم هماهنگی و طراحی به تیم طراح ،قادر خواهد بود تجربیات و مهارتها مربوط به ساخت را در طراحی ها اعمال نماید این کار باعث  کاهش زمان، هزینه، اجرایی شدن بهتر طرح‌ها می شود.

4-با‌ ورود mc دیگر نیاز به مهندسین مشاور نیست برای اینکه نظارت بر عملیات اجرایی برعهده mc می باشد.

5-حضور مدیر طرح در پروژه باعث هماهنگی بیشتر بین پیمانکاران میشود که در نتیجه به بهبود روند پروژه می تواند کمک شایانی کند.

6-ریسک های ناشی وارده بر عملیات ساخت به mc منتقل میشود.

7-وظیفه تدارک دیدن تسهیلات و خدمات برای پیمانکار بر عهده مدیریت طرح می باشد.

معیاب مدیر طرح

1-چون تمام تصمیم گیری های مربوط به ساخت توسط mc صورت می گیرد ،چنانچه mc صلاحیت کافی نداشته باشد پروژه با خطر جدی مواجه می گردد و از این رو کارفرما ریسک بالایی را پزیرا است.

2- با توجه به اینکه کارفرما کنترل بسیار بالایی در پروژه دارد، آزادی و باز بودن دست mc در خرید و تهیه مصالح پایین می آید.

مدیران طرح با چه چالش هایی روبه رو هستند؟

 

1-ممکن است که طرحهای پیشنهادی با شکست مواجه شوند و هزینه های سنگینی گریبان گیر پیمانکار شود.

2-از آنجایی که مدیریت طرح اقدام به خرید اقتصادی ترین ابزارها می کند ممکن است با نوسانات بازار، قیمت مصالح و ابزارها تغییر کند و این باعث می شود mcباچالش بزرگی روبه رو شود.

3-امکان دارد قسمت از کارپروژه با دیگر قسمت ها تداخل پیدا کند.

نتیجه گیری

در این روش هیچ یک از پرسنل خارج از چارچوب کاری خود انجام وظیفه نمیکنند که این خود برای سرمایه گذاران سود آور است.از این رو سرمایه گذاران می توانند با خیال راحت سرمایه گذاری خود را انجام دهند.

از آن رو که مدیر طرح(mc) اقتصادی ترین راه برای ساخت پروژه را پیشنهاد می دهد امکان پایین آمدن استاندارد و کیفیت بالا می رود،به گونه ای‌ که فقط به فکر تهیه مصالح و ابزارهای ارزان قیمت بازار می گردد.

زمانی از مدیریت طرح (mc) استفاده می کنیم که تیم کارفرما تخصص لازم و به اندازه کافی را نداشته باشند ویا زمان به پایان رسیدن پروژه با خواسته کارفرما مطاقبت داشته باشد.در این حالت ما از mc استفاده می کنیم.

برای دریافت مشاوره و راهنمایی با ما همراه باشید.

پیمایش به بالا
اسکرول به بالا